loading...
امام حسین
علیرضاپسرمرد بازدید : 5 دوشنبه 26 اسفند 1392 نظرات (0)

 

با نگاهى اجمالى به 56 سال زندگى سراسر خداخواهى و خداجویى حسین (ع ), درمی یابیم كه هماره وقت او به پاكدامنى و بندگى و نشر رسالت احمدى و مفاهیم عمیقى والاتراز درك و دید ما گذشته است .اكنون مرورى كوتاه به زوایاى زندگانى آن عزیز, كه پیش روى ما است :
جنابش به نماز و نیایش با پروردگار و خواندن قرآن و دعا و استغفار علاقه بسیارى داشت . گاهى در شبانه روز صدها ركعت نماز می گزاشت . (1) و حتى در آخرین شب زندگى دست از نیاز و دعا برنداشت , و خوانده ایم كه از دشمنان مهلت خواست تا بتواند با خداى خویش به خلوت بنشیند. و فرمود: خدا می داند كه من نماز و تلاوت قرآن و دعاى زیاد و استغفار را دوست دارم . (2)
حضرتش بارها پیاده به خانه كعبه شتافت و مراسم حج را برگزار كرد. (3) ابن اثیر در كتاب اسد الغابة می نویسد: كان الحسین رضى الله عنه فاضلا كثیر الصوم و الصلوة و الحج و الصدقة و افعال الخیر جمیعها. (4) حسین (ع ) بسیار روزه می گرفت و نماز میگزارد و به حج میرفت و صدقه میداد و همه كارهاى پسندیده را انجام میداد.
شخصیت حسین بن على (ع ) آن چنان بلند و دور از دسترس و پرشكوه بود كه وقتى با برادرش امام مجتبى (ع ) پیاده به كعبه می رفتند, همه بزرگان و شخصیت هاى اسلامى به احترامشان از مركب پیاده شده , همراه آنان راه می پیمودند. (5)
احترامى كه جامعه براى حسین (ع ) قائل بود, بدان جهت بود كه او با مردم زندگى میكرد - از مردم و معاشرتشان كناره نمی جست - با جان جامعه هماهنگ بود, چونان دیگران از مواهب و مصائب یك اجتماع برخوردار بود, و بالاتر از همه ایمان بی تزلزل او به خداوند, او را غمخوار و یاور مردم ساخته بود. و گرنه , او نه كاخ هاى مجلل داشت و نه سربازان و غلامان محافظ, و هرگز مثل جباران راه آمد و شد را به گذرش بر مردم نمی بستند,...
این روایت یك نمونه از اخلاق اجتماعى اوست , بخوانیم : روزى از محلى عبور می فرمود, عده اى از فقرا بر عباهاى پهن شده شان نشسته بودند ونان پاره هاى خشكى می خوردند, امام حسین (ع ) می گذشت كه تعارفش كردند و او هم پذیرفت , نشست و تناول فرمود و آن گاه بیان داشت : ان الله لا یحب المتكبرین , (6) خداوند متكبران را دوست نمیدارد. سپس فرمود: من دعوت شما را اجابت كردم , شما هم دعوت مرا اجابت كنید. آنها هم دعوت آن حضرت را پذیرفتند و همراه جنابش به منزل رفتند.حضرت دستور داد هر چه در خانه موجود است به ضیافتشان بیاورند, (7) و بدین ترتیب پذیرایى گرمى از آنان به عمل آمد, و نیز درس تواضع و انسان دوستى را با عمل خویش به جامعه آموخت .
شعیب بن عبدالرحمن خزاعى می گوید: چون حسین بن على (ع ) به شهادت رسید, بر پشت مباركش آثار پینه مشاهده كردند, علتش را از امام زین العابدین (ع ) پرسیدند, فرمود این پینه ها اثر كیسه هاى غذایى است كه پدرم شب ها به دوش می كشید و به خانه زن هاى شوهرمرده و كودكان یتیم و فقرا می رسانید.(8)
شدت علاقه امام حسین (ع ) را به دفاع از مظلوم و حمایت از ستمدیدگان می توان در داستان ارینب وهمسرش عبدالله بن سلام دریافت , كه اجمال و فشرده اش را در این جا متذكر میشویم : یزید به زمان ولایتعهدى , با این كه همه نوع وسایل شهوت رانى و كام جویى و كامروایى از قبیل پول , مقام , كنیزان رقاصه و... در اختیار داشت , چشم ناپاك و هرزه اش را به بانوى شوهردار عفیفى دوخته بود. پدرش معاویه به جاى این كه در برابر این رفتار زشت و ننگین عكس العمل كوبنده اى نشان دهد, با حیله گرى و دروغ پردازى و فریبكارى , مقدماتى فراهم ساخت تا زن پاكدامن مسلمان را از خانه شوهر جدا ساخته به بستر گناه آلوده پسرش یزید بكشاند.حسین بن على(ع) از قضیه باخبر شد, در برابر این تصمیم زشت ایستاد و نقشه شوم معاویه را نقش بر آب ساخت و با استفاده از یكى از قوانین اسلام , زن را به شوهرش عبدالله بن سلام بازگرداند و دست تعدى و تجاوز یزید را از خانواده مسلمان و پاكیزه اى قطع نمود و با این كار همت و غیرت الهی اش را نمایان و علاقه مندى خودرا به حفظ نوامیس جامعه مسلمانان ابراز داشت , و این رفتار داستانى شد كه درمفاخر آل على (ع ) و دنائت و ستمگرى بنى امیه , براى همیشه در تاریخ به یادگار ماند. (9)
علائلى در كتاب سمو المعنى می نویسد: ما در تاریخ انسان به مردان بزرگى برخورد می كنیم كه هر كدام در جبهه و جهتى عظمت و بزرگى خویش را جهانگیر ساخته اند, یكى در شجاعت , دیگرى در زهد, آن دیگرى در سخاوت , و... اما شكوه و بزرگى امام حسین (ع ) حجم عظیمى است كه ابعاد بی نهایتش هر یك مشخص كننده یك عظمت فراز تاریخ است , گویا او جامع همه والایی ها و فرازمندی ها است . (10)

آرى , مردى كه وارث بی كرانگى نبوت محمدى است , مردى كه وارث عظمت عدل و مروت پدرى چون حضرت على (ع ) است و وارث جلال و درخشندگى فضیلت مادرى چون حضرت فاطمه (س ) است , چگونه نمونه برتر و والاى عظمت انسان و نشانه آشكار فضیلت هاى خدایى نباشد. درود ما بر او باد كه باید او را سمبل اعمال و كردارمان قرار دهیم .امام حسین (ع ) و حكایت زیستن و شهادتش و لحن گفتارش و ابعاد كردارش نه تنها نمونه یك بزرگمرد تاریخ را براى ما مجسم می سازد, بلكه او با همه خویشتن , آیینه تمام نماى فضیلت ها, بزرگمنشی ها, فداكاری ها, جانبازی ها, خداخواهی ها وخداجویی هامی باشد. او به تنهایى می تواند جان را به لاهوت راهبر باشد و سعادت بشریت راضامن گردد. بودن و رفتنش , معنویت و فضیلت هاى انسان را ارجمند نمود.


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 15
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 25
  • بازدید ماه : 25
  • بازدید سال : 60
  • بازدید کلی : 263